تاثیرات محیطی در صادرات
در نخستین گام، مدیران شرکت باید اقدام به بررسی محیط کلان کشورهای مستعد برای حضور در آن بازارها بنمایند؛ بهعبارتدیگر ابتدا باید چند کشور را بهعنوان گزینههای ورود مدنظر گرفت.
در وسیعترین حالت، بازار تمام کشورهای جهان گزینه ورود برای شرکت بهحساب میآیند اما این حالت بسیار نادر بوده و کمتر مدیری اقدام به تعریف چنین سطحی از بازار هدف مینماید. بهطور طبیعی، در نگاه نخست برخی از کشورها از شرایط بهتری برای ورود برخوردار هستند باید مدنظر شرکت قرار گیرند.
برای مثال شرایط جغرافیایی و همسایگی کشورها، وجود اتحادیههای گمرکی و اقتصادی، حسن ارتباطات سیاسی و تجاری و ... موجب میشود تا برخی از کشورها در اولویت قرار داشته باشند. بر همین اساس شرکتهای ایرانی که قصد ورود به بازارهای بینالمللی را دارند، ابتدا کشورهای همسایه را مدنظر قرار میدهند. همچنین ممکن است بازار برخی از کشورهای غیر همسایه به دلیل روابط خوب سیاسی در اولویت شرکتها قرار داشته باشند. از طرف دیگر تعدادی از بازارها ممکن است به دلیل شرایط خاصشان، موقعیت شرکت و دیدگاه مدیران در اولویت ورود قرار گیرند. به هر ترتیب پس از مشخص شدن اولویتهای ورود، شرکت باید اقدام به بررسی شرایط محیط کلان این کشورها نماید.
شکل 5-3 انتخاب بازار مناسب در بازرگانی بینالملل
در بررسی شرایط محیط کلان کشورها میتوان از مدل PESTEL استفاده کرد. این مدل یک الگوی کامل برای تشریح عوامل محیطی کلان مؤثر بر یک کسبوکار موردتوجه قرار میگیرد.
• عوامل سیاسی (political):
یکی از عوامل مؤثر بر موفقیت کسبوکار در ورود به بازارهای بینالمللی، ثبات سیاسی در کشور میزبان است. برخی از کشورها بهطور سنتی رفتارهای سیاسی بیثباتی از خود بروز میدهند. در مقابل کشورهایی هستند که از ثبات سیاسی بالاتری برخوردار بوده و شرایط را برای فعالیتهای اقتصادی مهیا میکنند. طبیعی است کشورهایی که ازنظر سیاسی در ثبات به سر میبرند و رفتارهای معقول در سیاست از خود نشان میدهند، گزینههای بهتری برای تجارت هستند. همچنین نگاه دولت به سرمایهگذاری خارجی و صادرکنندگان نیز میتواند بر تصمیم شرکتها به ورود به یک بازار نقش مهمی را ایفا نماید. یک جنبه مهم از کارآمدی یک دولت، فراهم آوردن زیرساخت متناسب با ظرفیتهای کشور است. ارائه اطلاعات دقیق و شفاف نیز یک عامل مثبت در راه جذب فعالان اقتصادی در بازارهای بینالملل است.
• اقتصادی (economic):
عامل دیگر بااهمیت در ارزیابی محیط کلان یک کشور، موضوع اقتصاد است. اهمیت این عامل تا جایی است که گامهای بعدی در فرآیند انتخاب بازار هدف تمرکز بر این عامل دارد. درواقع گامهای بعدی، به جزئیات این عامل میپردازد. با این وجود در گام نخست نیز لازم است شاخصهای کلان اقتصادی موردتوجه قرار گیرد. شاخصهای موردبررسی در این مرحله شامل 3 شاخص اصلی نرخ بهره، تورم و رشد اقتصادی است. نرخ بهره و تورم بالا بهعنوان عوامل غیر مساعد و رشد اقتصادی بالا یک نشانه خوب برای سرمایهگذاران بهحساب میآید. همچنین ثبات اقتصادی نیز در یک کشور از نشانههای کارآمدی اقتصاد و تصمیم گیران اقتصادی آن کشور بوده و ریسک سرمایهگذاری در کشور را کاهش میدهد. در مقابل نوسانات شدید و ناگهانی شاخصهای اقتصادی میتواند منجر به خروج سرمایهگذاران بینالمللی شود.
پول پرقدرت نیز عاملی مثبت برای شرکتهای خارجی که قصد ورود به بازار جدید را دارند بهحساب میآید. اقتصادهایی که پول قدرتمندی دارند، هدف صادراتی خوبی هستند چراکه قیمت محصول صادرشده در آن کشور نسبت به قدرت خرید مردم عموماً پایین بهحساب میآید.
نشانه دیگر یک اقتصاد مساعد برای ورود، وجود بخش خصوصی بزرگ و فعال است. در کشورهایی که بخش خصوصی ضعیف است و کارها توسط بخش دولتی و نهادهای وابسته انجام میشود، بهرهوری پایین بوده و عموماً فساد در سطح بالایی قرار دارد. البته میزان هماهنگی بخشهای دولتی و خصوصی نیز بسیار مهم است. در صورت عدم هماهنگی لازم، کسبوکارها میتوانند با خطرهای جدی مواجه شوند. دولت در یک سیستم کارآمد و هماهنگ با بخش خصوصی، سیاستهای کلان پولی، مالی، و تجاری را بهگونهای تنظیم میکند که منجر به پویایی و بهبود اقتصاد میشود. فرآیندها و سازمانهای مرتبط با دولت نیز با بخش خصوصی و فعالان اقتصادی بینالمللی همکاری دارند.
شاید مهمترین سازمانهای مرتبط با بازرگانی بینالملل، گمرکات کشورها باشد. در صورت ناکارآمدی سیستمها و فرآیندهای گمرکی، بازرگان باید هزینههای مستقیم و غیرمستقیم زیادی را انجام دهد و ریسک کار افزایش خواهد داشت. وجود سیستمهای تأمین مالی کارآمد و قدرتمند مانند بورس، بانک، شرکتهای تأمین مالی و لیزینگ نیز نشان از کارآمد بودن اقتصاد است.
• اجتماعی (social):
عامل اجتماعی، موضوع دیگر موردتوجه در تحلیل محیط کلان است. برای بررسی این عامل باید به شاخصهایی چون نرخ رشد جمعیت، هرم سنی جمعیتی، فرهنگ، سواد و آگاهی اجتماعی، فرهنگ و تعهد کاری مردم، اخلاق کار و قانونگرایی توجه داشت. اصولاً مساعد بودن این شاخصها در یک کشور میتواند منجر به افزایش تقاضا و بهبود شرایط سرمایهگذاری در کشور منتج شود.
• فنآوری (technological):
عامل دیگر موردتوجه در تحلیل محیط کلان، عامل فنّاوری است. فعالیتهای تحقیق و توسعه، خودکار بودن فرآیندهای تولید، نرخ تغییر فنّاوری ازجمله مهمترین شاخصهای مؤثر در این عامل است. کشورهایی که در این عامل وضعیت مساعدی دارند، از کیفیت تولیدات داخلی بالایی برخوردار هستند و پذیرش کالاهای خارجی با فنّاوری بالا در این کشورها سخت به نظر میرسد.
• محیطزیست (environment):
با افزایش اهمیت محیطزیست در نزد دولتها و ملتها، این عامل به یک مؤلفه مهم در تحلیلها تبدیلشده است. علاوه بر شاخص تغییرات زیستمحیطی، اقلیم و آبوهوا یک کشور نیز بهعنوان شاخصهای مهم این عامل موردتوجه است. کشورهایی که در آنها تغییرات زیستمحیطی جدی در نظر گرفته میشود، بر استفاده از محصولات مطابق با محیطزیست تأکید دارند. موج مصرف محصولات ارگانیک در بسیاری از کشورها بر همین اساس است. لذا کسبوکارها باید در هنگام ورود به این بازارها به نکات زیستمحیطی توجه داشته باشند. مساعد بودن اقلیم و آبوهوا نیز میتواند اثر مثبتی بر تقاضا و رشد اقتصادی کشورها داشته باشد. اقلیم بر روشهای حملونقل نیز مؤثر است. لذا در بازرگانی بینالملل دارای اهمیت خاصی است.
• قوانین (legal):
درنهایت قوانین بهعنوان آخرین عامل مؤثر بر محیط کلان کشور، موردتوجه کسبوکارها قرار میگیرد. برخی از قوانین مانند قانون کار، تأمین اجتماعی، قانون تجارت، قوانین ضد انحصار، حمایتاز مصرفکننده، واردات و صادرات، و ... باید موردتوجه شرکتها برای ورود به بازار یک کشور قرار گیرند. شرکتها بسته به روش ورود به بازار یک کشور ممکن است بر برخی از این قوانین تمرکز بیشتری نمایند. نکته دیگر در بررسی این عامل، میزان پذیرش قوانین بینالمللی در سیستم حقوقی کشور است. طبیعی است هرچه قواعد و مقررات بینالمللی بیشتر در کشور مورد پذیرش باشد، ریسک ورود به آن کشور کاهش یافته و محیط برای سرمایهگذاری امنتر خواهد بود.
معمولاً بررسی این عوامل نیاز به پژوهشهای میدانی نداشته و میتواند از گزارشات مراجع قانونی و تخصصی کشورها و بینالملل برای تهیه آن استفاده نمود. بهعبارتدیگر گام اول فرآیند انتخاب بازار هدف چندان پیچیده نبوده و نیازی بهصرف هزینههای زیاد ندارد. در این گام میتوان بهراحتی و بدون بررسیهای میدانی اقدام به حذف کشورهای نامناسب نمود.
با بررسی این عوامل و شاخصها، شرکت باید اقدام به اولویتبندی کشورها برای ورود به آنها نماید. در این گام ممکن است برخی از کشورها به دلیل وجود برخی ضعفهای اساسی بهطور کامل کنار گذاشته شوند.
مطالب مشابه:
------------------------------------------------------------
- شبکه های صادراتی چه شبکه هایی هستند؟
------------------------------------------------------------
ویدئوهای بیشتر ببینید. 09031142938
محصول پیشنهادی با این مطلب:
دیدگاه ها